- پیش نماز
- امام جماعت
معنی پیش نماز - جستجوی لغت در جدول جو
- پیش نماز
- امام جماعت، کسی که نماز بخواند و دیگران به او اقتدا کنند
- پیش نماز ((نَ))
- امام جماعت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ائمه جماعت
پیش شرط
Prerequisite
предварительное условие
Voraussetzung
передумова
warunek wstępny
pré-requisito
prerequisito
requisito previo
prérequis
vereiste
เงื่อนไขเบื้องต้น
prasyarat
متطلّبٌ أساسيٌّ
पूर्वापेक्षा
תְנַאי מַקדִים
ön koşul
sharti la awali
পূর্বশর্ত
پیش شرط
امام جماعت، مقتدا
مقدمه
نمازهای صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشا نمازهای پنجگانه
آنکه پیش اندازد آنکه سبقت دهد، کسی که بجلو راند، پارچه ای که در وقت طعام خوردن بروی زانو گسترند دستار خوان: یک عدد صراحی نقره مملو از رواح ریحانی... با پیاله طلا و پیش انداز زربفت از پی او فرستادند، رشته جواهر که زنان از گردن آویزند و در پیش سینه قرار دهند
پیشنماز
عمل پیشنمازامامت جماعت: میر رحمه الله پیشنماز از سادات نجف اشرف و فضلا عصر بود. در درگاه معلی منصب پیشنمازی داشت
امامی که پس او نماز گزارند امام جماعت پیشنماز، نماز پیشین: چنین گفتن هنگام پیشین نماز نبودی چنین پیش آتش دراز. (شا. لغ)
نماز پیشین، نماز ظهر